loading...
تفریح و سرگرمی
Admin بازدید : 25 جمعه 06 دی 1392 نظرات (1)

 

دل یک زن تمام دنیای اوست

شاه دنیایش باش ای مرد

نه سردار سپاهی که احساسش را در هم می شکند!

 

دلتنگ که باشی

هیچکس جز دلدار به دادت نمیرسه

دلداده ی دلتنگیاتم

 

باید رفت!

باید رو به راه شد

رو به راهی که مقصدش تو باشی

شبیه مورچه ای زیر پا لگد شده ام

زیر آوار نبودنت

بدترین آهنگی که شنیدم

صدای نفس نفس زدنای آخر پدر و مادرم بود

دستهایش با من

چشمهایش در خیابان

دلش …

این یکی را نمی خواهم بدانم

لعنت به دل هرزه ات…

دنیای تو رنگارنگ است و دنیای من سیاه!

یک رنگیه من به همه ی دنیای تو می ارزد

چقدر دوست داشتنی هستند
آدم هایی که شبیه حرف هایشان هستند

هی لعنتی

رفتی؟

به درک!

وعده ی ما آن روزی باشد که برای نوازش دستهایم مهربانیم

و حتی شنیدن صدایم مثل سگ له له بزنی!

آنروز اگر پشت گوشت را دیدی مراهم خواهی دید!

هی رفیق!

بغض هایم را مسخره نکن!

به سه نقطه های آخر حرف هایم نخند!

تمام زندگیم نقطه چین است!

اینها تمام نوشته های تاریکی ذهن و دنیای من است…

اینجا کلبه ی وحشت من است!

چرخ و فلک خاطره هاست…

سکوت چش مها و سرسره ی بغض هاست…

در دنیای تاریک و سیاه من خبری از گل و درخت نیست!

روشنی نیست…
سیاهی مطلق است…!

دوست خوب من! 
سکوت کن و رد شو!

چشمهایت را ببند تا تن لش زندگی مرده ام را نبینی!

گوشهایت را بگیر تا صدای ناله ها و زجه زدن هایم را نشنوی!

در دنیای من؛بی کسی دلتنگی و حسرت بیداد میکند…!

اینجا من هستم و من و من!

اینجا بجز من و بغضهایم چیز دیگری نیست!

هیچی نگو… 
نخند… اشک نریز… ترحم نکن…
فقط رد شو…!

نشسته ام

خسته ام!

دیگر قایق نمیسازم!

پشت دریاها هرخبری که می خواهد باشد ، باشد

وقتی از تو خبری نیست قایق می خواهم چکار؟

مرا همین جزیره ی کوچک تنهایی هایم بس است !

بغض یعنی

خونه ی سوت و کور

خاطره های پرهیاهو

حسرت های پی در پی

حرف های زننده ی اطرافیان

مرگ بی صدای اشک ها روی گونه هایت

لحظه های بدون آرامش و سفره ای رنگین ولی خالی از حضور پدر و مادر

تنهایی یعنی

آرزوی مرگ کنی تا حتی شده برای تشیع جنازت

یه عده دورت جمع بشن

من و اون روی سگم

و کودک درونم هم یک خانواده ایم

میدونی دلم چی میخواد؟

خدا بیاد بهم بگه

دیوونم کردی بیا اینم همونی که می خواستی!

هی پسر من یک زنم!

اما زخمی که به دلم گذاشتی

عمیق تر از پک های مردانه ای است که تو هر روز به سیگارت میزنی

من فهمیدم که سرنوشت نیز ارثی است

استرس هایم را

تمام شب گریه هایم را

و تمام ای تنهایی ها را

مدیون مادرم هستم

اما من دیگر باردار نمیشوم که بعدها

فرزندم با چشمان پف کرده و قرمز

سر قبرم گریه و زاری کند

ساده میگیرم

ساده میگذرم

بلندمیخندم وباهر سازی میرقصم

نه اینکه دلخوشم و شادم و از هفت دولت آزادم!

مدت طولانیست که شکستم زمین خوردم سختی دیدم گریه کردم

وحالا برای زنده ماندن خودم را به کوچه ی علی چپ زده ام

روحم بزرگ نیست دردم عمیق است

میخندم تاجای زخم ها را نبینی

مرا کم ولی همیشه دوست بدار

این وزن آواز من است

دردهایم در آغوش کسی مداوا می شدند که می دانست

با رفتنش بزرگترین درد دنیا از آن من میشود!

اما رفت …

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط sina در تاریخ 1392/10/14 و 9:10 دقیقه ارسال شده است

سلام

دوست دارید امار وبتون بالا برود؟

و در وبلاگ های دیگر برای بازدید از مطالب شما به وبتون بیان؟

و پیچ رنک سایتتون در گوگل بالا برود

و یا رتبه الکسا تون پایین بیاد؟

پس به وب ما امده و کد لینک باکس را در وب خود گذاشته و

روزانه یک مطلب از طریق ارسال لینک

برای ما ارسال کنید


شکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
تفریح و سرگرمی,دانلود آهنگ جدید,آهنگ,موزیک,فیلم,فیلم ایرانی,عکس یازیگران,اس ام اس,دانلود,نرم افزار, نرم افزار اندروید,اندروید,بازی,عکس,قالب,نمونه سوال,سوال,تفریح
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 634
  • کل نظرات : 30
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 17
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 16
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 69
  • بازدید ماه : 436
  • بازدید سال : 3,291
  • بازدید کلی : 107,839